بی مقدمه...میمیرم

...یادداشــــــــــــــــــــــت های من

بوی مهربانی می آیــــــــــــــــــد...کجا ایستاده ای؟! در مسیر باد؟

بی مقدمه...میمیرم


یکی بود یکی نبود... نه!! قصه ی من اینگونه آغاز نمی شود، حقیقت آغاز قصه ی من این
است هرگز نبود. رفتنت که مقدمه نداشت و من نیز فرصتی برای مقدمه سرایی ندارم بگذار
بگویم که بی تو دارم میمیرم. سمفونی هق هق گریه های من ترانه هایم را دوچندان می
کند و من در دریای چشمانم بی مهابا از بی تو بودن غرق می شوم. کاش بدانی چقدر سخت
نفسم بالا می آید گویی با بغض در گلویم گره خورده اند و من در سقوطم هزار رویای
زیبای عاشقانه را سقط می کنم و درد می کشم درد را میفهمم درد را حس می کنم درد را
لمس می کنم درد را می نویسم و یکی میشوم با او من با درد و درد با من. در انبوه
ثانیه های بی صاحب دنبال آشنایی می گردم که فقط خوابش را برای کمتر از ثانیه دیده
ام. چون تصویری در مه با تو در لحظه هایم قدم زدم و عاشق شدم اما افسوس که زندگانی
مه دیری نمی پاید مه که تمام شد من بودم و پاهایی که تاول زده بود و جاده ای که فقط
رد پای قطرات حضورت را داشت و من دیگر فرصتی ندارم بگذار بی مقدمه بگویم بی تو دارم
میمیرم..................
 



نظرات شما عزیزان:

آجیت
ساعت12:47---14 شهريور 1391
تورا نگاه میکنم که دیدنی ترین تویی

واز تو حرف میزنم که گفتنی ترین تویی

من از تو حرف میزنم شب عاشقانه میشود

تو را ادامه میدهم همین ترانه میشود...
پاسخ:فداتشم


mahdi
ساعت23:36---13 شهريور 1391
نفست باران است



دل من تشنه ی باریدن ابر



دل بی چتر مرا مهمان کن !

پاسخ:ممنون


mahdi
ساعت23:32---13 شهريور 1391
آورین قشنگ بود پاسخ:مرسی از این همه لطفت

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:متن کوتاه عاشقانه غمگین, ] [ 20:55 ] [ باران ] [ ]