باران

...یادداشــــــــــــــــــــــت های من

بوی مهربانی می آیــــــــــــــــــد...کجا ایستاده ای؟! در مسیر باد؟

باران

در سوگ غم نشستم بی آنکه بدانم با رفتنت همه ی غم هایم دوباره زنده می شود.
قدم های قدرتمند تو بر قلب رنجورم کوبیده می شود ، منکه سکوت کرده ام دیگر چرا
تحمیل می کنی؟

باران دوباره باریدن گرفته است...
تو در کنار منی و در جست و جوی باران.
چه قدر به باران حسادت می کنم!
یک ساعت غمگین روی میز اتاقم دارم که مثل همیشه خسته و ناتوان زمان را به حرکت در
می آورد
با اینکه می گویند ساعت ها خسته نمی شوند اما این یکی از بودن اما نبودن تو خسته
شده است....

غرور من سدی ساخته است برای جلوگیری از جاری شدن اشک هایم.....
به دستهای یخ زده و سردم می نگرم...
گاهی فراموش می کنم که تو در کنار من نیستی.....
نمی دانم چرا اما از گریه می ترسم...
ای کاش فراموش کنم که در کنار منی.
باران قطع می شود.
ومن مثل همیشه سکوت می کنم....



نظرات شما عزیزان:

mahdi
ساعت0:32---24 مرداد 1391
شايد سالها بعد در گذر جاده ها،

بي تفاوت از كنارهم بگذريم و بگوييم:

اين غريبه چقدر شبيه خاطراتم بود....


کاش یکم بارون بگیره
ساعت17:37---23 مرداد 1391
صفحه های زندگی را ورق زدم ،



ورق زدم ،



تا رسیدم به صفحه ای



که گفت :



بهتر از صفحه ی دلت



صفحه ی نیست !!!!


الی
ساعت15:35---22 مرداد 1391
غرور من سدی ساخته است برای جلوگیری از جاری شدن اشک هایم.....

خیلی خوشم اومد قشنگ بود مثله همیشه

منم آپم گلمپاسخ:مرسی عزیزم،اومــــــــــــــــدم


کاش یکم بارون بگیره
ساعت10:32---22 مرداد 1391
در پاسخ نامه ام گل یخ دادی ...



هربار مرا وعده دوزخ دادی ...



یک بار برو کلاس خیاطی عشق ...



شاید که خدا کرد و به ما نخ دادی ...









سلام زیبا بود ...


پاسخ:مرسی


mahdi
ساعت2:40---22 مرداد 1391
باز آسمان ابریست

چشمانم گریه میخواهد

دلم با نم نم باران میگرید و میگرید

نگاهم ب پرندگان کوچ رو خیره میماند


پاسخ:سپاس


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:متن کوتاه, ] [ 2:15 ] [ باران ] [ ]