انشاء

...یادداشــــــــــــــــــــــت های من

بوی مهربانی می آیــــــــــــــــــد...کجا ایستاده ای؟! در مسیر باد؟

انشاء

 یک روز از سرِ بی کاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که “فقر

 

بهتر است یا عطر؟” قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود. چند نفری از بچه ها نوشتند

 

“فقر”. از بین علم و ثروت همیشه علم را انتخاب می کردند. نوشته بودند که “فقر خوب

 

است چون چشم و گوش آدم را باز می کند و او را بیدار نگه می دارد ولی عطر، آدم را

 

بیهوش و مدهوش می کند.” عادت کرده بودند مجیز فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود.

 

فقط یکی از بچه ها نوشته بود “عطر”. انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود. نوشته بود:

 

عطر حس های آدم را بیدار می کند که فقر آن ها را خاموش کرده است.



نظرات شما عزیزان:

باران عشق...
ساعت6:55---29 ارديبهشت 1393
سلام ممنونم که بهم سر میزنی
پاسخ:سلام خواهش میکنم


باران عشق...
ساعت6:54---29 ارديبهشت 1393
به تو سوگند !



به راز گـــــــــــــــل سرخ



وبه پروانه که درعشق فنا می گردد



زنـــــــــدگی زیبـــــــــــــــــــا نیستــــــــ ـــ ـــ ــــ



، آنچه زیباست تــــــویی، تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی .




پاسخ:خیلی زیبا بود مرسی


باران عشق...
ساعت6:53---29 ارديبهشت 1393
همه چیز را که نمیشود گفت



نمیشود واو به واوش را گفت



ولی واو به واوش در مخت هی تکرار میشود...



هی تکرار میشود...


مریم
ساعت0:07---26 ارديبهشت 1393
خیلی قشنگ بود عزیزم



واقعا هم همین هست این روزگار چون فقر زیاد شده حس های آدمها هم خاموش شده
پاسخ:آره آدما خیلی بی احساس شدن


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:نوشته های بارانی, ] [ 22:59 ] [ باران ] [ ]