خبر نداری
عادت کردهام فاصلهها را با ثانیهها اندازه بگیرم .
گاهی هوای دلخوشی چه سنگین می شود !
عادت کردهام چشمانم را به روی انتظار ببندم .
خبر نداری ،
آنقدر آبستن حادثه شدهام که هر آن می ترسم اتفاقی بیفتد ،
بی آنکه دستهایم در دستهای تو باشد .
می ترسم لحظهای که از شوق تو مدهوش می شوم ،
هنوز بین نگاه ما چند ثانیهای فاصله باشد .
تو جای من باشی ، بار سنگین تحمل را کجا زمین می گذاری ؟
"نیکی فیروزکوهی"
نظرات شما عزیزان:
که بی امان باریدی...
نگاهی به آسمان خدا کن..
هرچه میگیرد
هرچه میگرید
برکتش بیشتر است..
هوای روزگار آلوده است
گاهی هم باید گریست..
پاسخ:مرسی گلم