دروغ گفته ام اگر بگویم...

...یادداشــــــــــــــــــــــت های من

بوی مهربانی می آیــــــــــــــــــد...کجا ایستاده ای؟! در مسیر باد؟

دروغ گفته ام اگر بگویم...

دروغ گفته‌ام اگر بگویم

جهان به زیبایی قصه‌های کودکی‌ست

و شاهزاده‌ای از راه می‌رسد

تا به بوسه‌ای

سفیدبرفی را از خوابِ جادو بیدار کند

 


دروغ گفته‌ام اگر بگویمت

در همین‌ دم دختری سیزده ‌ساله

تنش را چوبِ حراج نمی‌زند در کنار خیابان

و مردی تبخیر نمی‌کند واپسین نفس خود را بر تکه‌ای زرورق...
 


ما در گردبادی از زخم زندگی می‌کنیم

و وزنه‌های حقیقت

به پای رؤیاهامان زنجیر شده‌اند

اما زند‌گی آدامسی نیست

که با بی‌مزه شدن

بتوانیم بر سنگ‌فرش خیابان تـُفش کنیم

 


ما موظف به نیلوفر آبی بودنیم

چه در مردابِ لجن بسته

چه در آب‌نمای یک پارک

باید گل کنیم و عطر بپاشیم

وگرنه عفونت، جهان را ویران خواهد کرد

 

 
به تو دروغ نمی‌گویم

ما همان‌طور که به قله‌ها می‌اندیشیم

در حال فرو رفتنیم

 


اما با "دوست داشتن تو"

رویش جفتی بال را حس می‌کنم

بر شانه‌های خود.

 

پ.ن:با لطف عزیزترین این متن زیبا رو خیلی وقته تو آرشیوم دارم...تقدیم به شما خوبان

 

 



نظرات شما عزیزان:

ali
ساعت3:49---2 اسفند 1392


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 29 بهمن 1392برچسب:عاشقانه, ] [ 15:6 ] [ باران ] [ ]